اولین روز شنا رها
سلام به همه دوستان خوبم می خوام خاطره اولین روزی که رها جونم به شنا رفت رو براتون بگم ، تو ایام ماه مبارک رمضون تصمیم گرفتم رها رو کلاس آموزشی شنا بفرستم ، بلاخره روز موعود رسید و رها خانم با هزار شوق و سئوال در ذهن به شنا رفت ، وای سر از پا نمی شناخت ، معلمش ( زهرا جون ) می گفت رها خیلی دل و جرعت داره و اصلاً نمی ترسه ، وقتی می خواست از آب بیرون بیاد گریه می کرد و می گفت می خوام بازم باشم ، قول دادمش که باز بیارمش دیروز جلسه پنجمش هم تموم شد ، چند جلسه ای است که دیانا هم باهاشه ، وای نمی دونید چکار می کنند ، معلمش می گه رها خیلی خوبه و استعداد این کار را داره ، خیلی دلم می خواد...
نویسنده :
مامان
9:47